ديگر صداي تلق تلق پنجره چوبي و کهنه دلم به گوش نمي رسد
انگار نسيم آرام و نوازشگر شبانگاه را خبري نيست
دلم براي اشعه هاي نقره اي ماه
که از لابلاي شاخه هاي رقصان بيد مجنون
به درون مي تابيدند
و چشمک هاي ستارگان شوخ چشم
تنگ شده
آه مهتاب!!!