• وبلاگ : راه اسماني
  • يادداشت : مهموني....
  • نظرات : 14 خصوصي ، 27 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    وبلاگ جالبي داريد بيشتر متفاوت البته

    ممنون كه كامنت گذاشته بوديد. با نظرتون موافقم. البته يك چيزي بگم اينكه قضيه فراموش شدنه به نظرم دو حالت داره يكي خود جنگه كه خوب مسلما اين هم همچون بقيه حادثه هاي تاريخي كم كم رنگ فراموشي ميگيرند و از اون گريزي نيست. اما حالت دوم حال و هواي جنگ و بچه هاي جنگند كه واي به حال ماست اگر فراموششون كنيم و اينه كه به نظرم نبايد فراموش كنيم. متاسفانه بعد از جنگ مردم فكر كردند مشكلات حل شده و مبارزه تمام شده غافل از اينكه دشمن سنگرهاشو وارد كشور كرده و بعد از شكست صدام بايد با دشمن داخلي جنگيد همونايي كه خدا ميدونه كه چه بلاهاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي سر مردم نياوردند. خيلي از مبارزين هم كه توي جنگ از دست رفته بودند. مردم سرخوش از پيروزي ها و انگار به خواب خوش فروش رفتند و در كمتر از 15 سال همان مردم ايثارگر شدند يك ملت مصرف گرا و پرتوقع ... اين شد كه حالا با وضعيتي دست به گريبانيم كه انتظارش نميرفت. و واقعيت اينه كه بايد راه اونها و مبارزه رو ادامه داد البته به شيوه هاي ديگه

    اين فقط نظره من بود.

    ببخشيد پرحرفي كردم

    بازم بابت كامنت قشنگتون ممنون.

    ماه رمضون هم كه تمام شد. ديگه به التماس دعا وصال نميده!

    ولي بجاش عيد فطرتون رو تبريك ميگم اميدوارم دست پر از به قول خودتون مهموني برگردي و برگرديم.

    خوب زحمتو كم كنم

    هميشه شاد باشيد

    بازم سر بزنيد خوشحال ميشم

    خدافظ