سلام به آبجي فعال م ن
اي بابا ،چقدر شما مطلب مي نويسيد...
خستم از نمايشگاه الكامپ برگشتم... خسته ترم به خاطر زندگي يكنواخت و هميشه در سفرم...
بدست آوردن يه وجب جا آنور به همين راحتي كه فكر مي كرديم نيست. امتحاناش از كنكور هم سخت تره ...
نور سبز پس زمينه عكس منو ياد جمكران انداخت... آنهايي كه عقيدشون از سلول سلول وجودشون نشات گرفته ، نتيجش همينه كه مي بيني... چه وقتها مي شد جمكران مي رفتيم به بهانه خستگي راه نزديك بود شيطون ما رو از انجام كامل اعمال بازبداره....
اين هفته در مورد احترام و دستگيري از پدر و مادرم تصميم قاطعي گرفتم...خدا خودش همراهم باشه...