سلام

چه قدر قشنگ نوشته اي...

حوس خريد كردم ...

ولي تا اطلاع ثانوي خريد تعطيل!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

سلام

چه زود رفتين پيش واز عيد!

خريد كردين حالا يا همه اش چشمتون اين ور و اون ور بود؟!

ياعلي

بنام خدا

ابتدا گمان كردم اين پست تان بايد با ديگر پستهاتون فرقي داشته باشه.

اما با خواندني دوباره فهميدم كه تا حدودي مكمل ديگر نوشته هاتون مي تواند باشه.......

انشاء الله خداوند چنون مادراني را هدايت كند كه........

سلام

اول اينکه الهي شکر که اين‌بار چيزي ازتون ندزديدن اينم به خاطر برکت حضور مادرتون بوده! وگرنه اگه دوباره با دوستاتون رفته بودين بعيد مي دونم اينبار ديگه ...

بعدش هم ميشه بگيد اين کفشهاي راهپيمايي (!)‌ چه شکليه

خب فکر کنم آبجي ما هم دستي کمي از شما نداشته باشه، مي خوام بگم براي خودشون يه چندتايي! بخرن

+ دنياي شال هم عجب دنياي ديدنيه ها (‌يکي نيست بگه، بچه چشماتون درويش کن!)

+ آره ديگه بهتون حق ميدم که توي اون مغازه هم جو گير بشين! خب نکه شما اصلاً "طلا" نديدين اينجوري شدين و گرنه فروشنده ي همه ي مغازها که اين شکلين!

+ ما هم اينجا يه خيابون داريم که کلاً شنبه ها بستن! نه که مراسم دارن ميرين برسن به راز و نيازشون ...

+ چشم روشن! چه معني داره يه دختر جوون با پيرمرد کل کل کنه اونم در ملاء عام

+ روي ماه خدا رو ببوس من دارم!بدم خدمتتون

+ ديدن اون صحنه ها واقعاً دردناکه ولي ...

+ خوش به حالتون! يعني شما با مامانتون مي رين کافي شاپ! خب نگفتين که چي بالاخره سفارش دادين

.

.

اونقدر حرف زدين و زدم که بالاخره معلوم نشد شما چي براي عيدتون خريدين

سلام

خب چقدر شلوغ بود اينجا.

شهر فرنگ بود

از اين مادرا امروزه زياد شدن. هميشه ميگم اين مادر دخترش اينجوري شد اونوقت اين دختر ميخواد مادر بشه و دخترش! چه شود...

از اين طلا فروشا(بانوان) نديده بودم. جالب بود...

تو اون پارچه كجه مطمئنم مقصر شما بودين چون فروشنده ها حرفه اي هستن.

خوبه قانع هم هستين

اين جور بچه ها معمولا آينده خوبي دارن. تن پرور نيستن و ميتونن گليم خودشونو از آب بيرون بكشن

كافي شاپ هم نوش جان

واخ چقد نظر دادم

التماس دعا