سفارش تبلیغ
صبا ویژن

عرفان و حماسه

شنبه 86 دی 15 ساعت 12:25 عصر

چند هفته اخیر حرفهای یه بنده خدا در مورد صوفیها و دراویش باعث شد برم دنبال این موضوع,رفتیم با دوستمون تا می شد کتاب متاب در مورد تصوف و عرفان و صوفی گری گیر آوردیم ,جالب بود برام ببینم حرفشون چیه,...دوست گرام مون به شنیدن یه کلام از استاد قناعت کردن و کل مسئله براشون حل شد.اما ازون جایی که من بچه فعالی هستم قانع نشدم(یه جورایی خواست کم نیارم) ادامه دادم بیشتر کتابها هم شرح مختصری از تصوف و شروع اون بود..با یه خورده کلمات قلمبه سلمبه که اصطلاحات تصوفه و اصلا نمی تونستم بخونمشون چه برسه به حالا بماند..... .اما تصوف:اینجوری معنی شد که راهی برای خداشناسی و پی بردن باسرارپس پرده غیب ولی با مجاهدت و چشم پوشی از لذتهای مادی... .این که گاهی یه کلمه ورد میشه,اون مکاشفاتشون که انگار مهمترین قسمت و تکیه گاه (که اینو مرتاض های هندی هم دارن فک کنم..)هرچی بیشتر می فهمیدم برام عجیب تر می شدن,اگه حرفهای رابعه زیبا بود..اگه حلاج انچنانه..فکر می کردم اصلا این چه روشیه...آیا عرفان درست همین زهد خشکه که تنها یه بعد داشته باشه .تارک دنیا ,خودش هست ذکرش و خانقاه..و اصلا این زهد به چه کار خلق خدا میاد؟؟

اگه فلان صوفی به مردیش میگه ذکر یه کلمه(مثلا الله) رو اونقد تکرار کن که از زبونت به قلبت بره و تو قبلت اونقدر بمونه که توش حک بشه و بعد محو بشه و تو ذهنت بشینه؟!!!!!!! من تو این کلام فکری ندیدم و درسی برا زندگی امروز خودم. اما کلمات امامی چون حسین (ع): نمیفرمایند من با یزید بیعت نمی کنم که می گن مثل من با مثل یزید بیعت نمیکنه؟!!!!!

یا همه میدونن حاجی ها 8احرام میبندن,9تو عرفات می مونن,شب دهم تو مشعر و روز دهم در منی و بعد می تونن بیان و طوافشون رو بکنن اما چرا امام حسین که اینهمه راه رو از مدینه تا مکه با قافله آمده و چند ماهی در مکه مونده,با اونکه مناسک حج چند روز بیشتر نیست برای حج نمی مونه و بعد چند روز نمی ره؟!!!

جواب امام:الان فرصت حج نیست گر چه جز ماه های حج است,تازه حاجی ها در مکه احرام بسته اند و به طواف عرفات می روند ,اما من امام ناطقم ومی گویم وقت حج نیست الان باید رفت به کربلا و خون داد.

حداقل این چند تا رو دیدیم که هنوزم که هنوزه حرفی هست که محدود به زمان نشده..(8 سال جنگ و شهدای دانشجو..)و امثالهم..

عرفان و زهد ناب با حماسه سازگاره,انزوای از دنیا سوای انزوای از خلق خدا و وخدمت به خلق خداست .

امام حسین هم اونایی رو به کربلا دعوت می کند که جز به حماسه عرفان و عرفان حماسی فکر نمی کنن و توی کربلا هم خبری از زاهد و عابد محض نیست.

فک کنم حال خودمون هم همینه,الان اونایی که بوی زهد خشک و عبادت خشک ازشون میاد نه کربلائی هستن نه انقلابی و خواه ناخواه چون امام زمان غائب هستند در سایه غیبت به ایشون ارادت دارن,که اگه حضرت ظهور کنن اولین کسایی هستند که از حضرت بر می گردند...

این بازی تکراری تاریخه..از زمان امام علی..........تا


نوشته شده توسط : مریم

نظر دوستان [ نظر]


چگونه تمنا کنم تو را....

سه شنبه 86 دی 4 ساعت 11:17 عصر

این چند روزه برا عرفه خدا زیارت امام رضا رو روزیم کرد اونم تو جمع دوستان چندین برابر به قول معروف چسبید.عرفه-زیر برف و بارون جلو گنبد آقا شما بگین نمی چسبه (همینجا گفته باشم یاد همه بودم چه به اسم /آیدی/اسم وبلاگ..حالا هر جور شده)..تو جاده و برف بازیاش نه که برف ندیده بودیم ,همین دیگه..میشد که همش آخرین نفرامی موندیم و نق می شنیدیم..ساعتای 3 نصفه شب مسیر راه حرم ..سکوتش..نماز و بعد دارالقران و دعای عهدش و اون گلایی که همه مشتاق بودن بهشون برسه ..زیر زمین که راحت تر می شد خلوت کرد و حرف زد..نشد و شاید نخواستیم ,شاید روم نشد جلو بریم و دست به ضریح برسونیم حالا معلوم نیست تو این چند روزی که مهمون حریم امنش بودیم اصلا به چشمشون اومدیم و نگاهمون کردن الله اعلم.

دیگه بگم..قبر نخودکی هم که مثل همیشه اطرافش پر از آدمایی بود که یه جورایی متوسل شده بودن تا حاجت بگیرن(جالب بود و لی یاد جمله یکی از خادما افتادم که میگفت منبع فیض اینجاس چرا ...)حر عاملی ..شیخ بهائی..از همه بیشتر مشتاق زیارت قبر مجتهدی بودم که دو سه باری رفتیم و به در بسته خوردیم تا بالاخره...(ریاضتکی برا امثال من بود)..خیلی شخصیت بزگی دارن..می مونه آدم اون تهذیب نفس-ریاضت کشیدنشون-امتحاناتشون(پشت پا زدن به زندگی مرفه پدر-ماجرای یوسف و زلیخایی)-20سال بیابون نشینی-عشق به اهل بیت و ابا عبدالله-توسلاتشون-بیماریشون و قبول اون-نمی دونم واقعا چی بگم دیگه..یه جورایی شخصیت این افراد برام جالبه و سوال برانگیز که چه جوری به این مقامات رسیدن..مجتهدی:عاشق اگر رنگی از معشوق نگیره در عشق خود صادق نیست و به برکت عشق اهل بیت میشه راه چندین ساله رودر زمان کوتاه طی کرد

نخودکی:در راه حق و سلوک این طریق اگر به جایی رسیده ایم به برکت بیداری شب و مراقبت در امور مستحب و ترک مکروهات ولی اصل و روح همه این اعمال خدمت به خاندان رسول اکرم هست

رجبعلی خیاط:اگر کسی طالب راه نجات باشه و بخواهد به کمال واقعی برسه باید به چهار چیز تمسک کنه:یک حضور دائم /دو توسل به اهل بیت/سه گدایی شبها/چهار خدمت به خلق

حاج اسمائیل دولابی :توجه ات به هر چه باشد قیمت تو همان است ,اگر توجهت به خدا و خوبان باشد قیمتی می شوی ,هواس تو به هر که رفت تو همانی        بهجت:نهایت عرفان ;عمل به واجبات و ترک محرمات .وقتی دقت می کنی میبینی این مردای خدا که عبد صالحش شدن تو دنیای دیگه نبودن و هم عصرمون,حرف همشون یکیه ,که اونو هم می دونیم اما  

کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش     چه کنی ,ره ز که پرسی,چه کنی ,چون باشی؟


نوشته شده توسط : مریم

نظر دوستان [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

یاد بود!؟! ..روز وصل یاد بادان یاد باد..
دعوت..
ریخت وپاشهای من..
.....
[عناوین آرشیوشده]