چند هفته اخیر حرفهای یه بنده خدا در مورد صوفیها و دراویش باعث شد برم دنبال این موضوع,رفتیم با دوستمون تا می شد کتاب متاب در مورد تصوف و عرفان و صوفی گری گیر آوردیم ,جالب بود برام ببینم حرفشون چیه,...دوست گرام مون به شنیدن یه کلام از استاد قناعت کردن و کل مسئله براشون حل شد.اما ازون جایی که من بچه فعالی هستم قانع نشدم(یه جورایی خواست کم نیارم) ادامه دادم بیشتر کتابها هم شرح مختصری از تصوف و شروع اون بود..با یه خورده کلمات قلمبه سلمبه که اصطلاحات تصوفه و اصلا نمی تونستم بخونمشون چه برسه به حالا بماند..... .اما تصوف:اینجوری معنی شد که راهی برای خداشناسی و پی بردن باسرارپس پرده غیب ولی با مجاهدت و چشم پوشی از لذتهای مادی... .این که گاهی یه کلمه ورد میشه,اون مکاشفاتشون که انگار مهمترین قسمت و تکیه گاه (که اینو مرتاض های هندی هم دارن فک کنم..)هرچی بیشتر می فهمیدم برام عجیب تر می شدن,اگه حرفهای رابعه زیبا بود..اگه حلاج انچنانه..فکر می کردم اصلا این چه روشیه...آیا عرفان درست همین زهد خشکه که تنها یه بعد داشته باشه .تارک دنیا ,خودش هست ذکرش و خانقاه..و اصلا این زهد به چه کار خلق خدا میاد؟؟
اگه فلان صوفی به مردیش میگه ذکر یه کلمه(مثلا الله) رو اونقد تکرار کن که از زبونت به قلبت بره و تو قبلت اونقدر بمونه که توش حک بشه و بعد محو بشه و تو ذهنت بشینه؟!!!!!!! من تو این کلام فکری ندیدم و درسی برا زندگی امروز خودم. اما کلمات امامی چون حسین (ع): نمیفرمایند من با یزید بیعت نمی کنم که می گن مثل من با مثل یزید بیعت نمیکنه؟!!!!!
یا همه میدونن حاجی ها 8احرام میبندن,9تو عرفات می مونن,شب دهم تو مشعر و روز دهم در منی و بعد می تونن بیان و طوافشون رو بکنن اما چرا امام حسین که اینهمه راه رو از مدینه تا مکه با قافله آمده و چند ماهی در مکه مونده,با اونکه مناسک حج چند روز بیشتر نیست برای حج نمی مونه و بعد چند روز نمی ره؟!!!
جواب امام:الان فرصت حج نیست گر چه جز ماه های حج است,تازه حاجی ها در مکه احرام بسته اند و به طواف عرفات می روند ,اما من امام ناطقم ومی گویم وقت حج نیست الان باید رفت به کربلا و خون داد.
حداقل این چند تا رو دیدیم که هنوزم که هنوزه حرفی هست که محدود به زمان نشده..(8 سال جنگ و شهدای دانشجو..)و امثالهم..
عرفان و زهد ناب با حماسه سازگاره,انزوای از دنیا سوای انزوای از خلق خدا و وخدمت به خلق خداست .
امام حسین هم اونایی رو به کربلا دعوت می کند که جز به حماسه عرفان و عرفان حماسی فکر نمی کنن و توی کربلا هم خبری از زاهد و عابد محض نیست.
فک کنم حال خودمون هم همینه,الان اونایی که بوی زهد خشک و عبادت خشک ازشون میاد نه کربلائی هستن نه انقلابی و خواه ناخواه چون امام زمان غائب هستند در سایه غیبت به ایشون ارادت دارن,که اگه حضرت ظهور کنن اولین کسایی هستند که از حضرت بر می گردند...
این بازی تکراری تاریخه..از زمان امام علی..........تا
نوشته شده توسط : مریم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ