یاد بود!؟! ..روز وصل یاد بادان یاد باد..
باز هم
روزها یکی پس از دیگری میگذرد و ما و فاصله هامان بیشتر و بیشتر میشود.
یکی را را جاذبه زمین گرفته و یارای جدایی ندارد و یکی هم شهروند آسمانی شده
باز هم ما و فاصله هامان
ما و زمان....
دور و دورتر میشوم !!!
وقتی کار دشوار شد که ماندن در صحنه معنای شهادت گرفت,هنگام آن بود که شبی عاشورایی برپا شود و کربلائیان پای در آزمونی دشوار بگذارند.
خوش درخشیدید.
حسینی زیستن و علی وار پرکشیدن..
حال که بر کرانه ازلی نشسته ای ,همانگونه لبخند مهربانت را نثارم کن .
هنوز انتهای خنده و نگاهت حرفها دارد.........
خدا کند که فاصله ها امانمان دهند..
نوشته شده توسط : مریم
نظر دوستان [ نظر]
کاش برای یک بار هم شده درین شلوغی و من و ما
من بودم و ...
من بودم و...
باز هم ....
چقدر خوش میگذرد آن روز...
دعوتم نمیکنی..!!
برای یک روز هم که شده؟!..
نوشته شده توسط : مریم
بخشنده باش اما زیاده روی نکن,در زندگی حسابگر باش اما سخت گیر نباش.
(نهج البلاغه/حکمت33)
-----------------------------------------------------------
دعوت کردن آبرو وسط گذاشته بشه و سه مورد از ریخت و پاش ها گفته بشه..
نوشته شده توسط : مریم
نظر دوستان [ نظر]
نتیجه یه وب گردی که شاید به چشمتون خورده بوده باشه ولی برام جالب اومد!!..
چگونه یک حدیث، اینشتین را شگفتزده کرد؟
«آلبرت اینشتین» فیزیکدان بزرگ معاصر، در آخرین رساله علمی خود با عنوان «دی ارکلارونگ Die Erklarung» (به معنای بیانیه) که در سال 1954 در آمریکا و به زبان آلمانی نوشت، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح داده و آن را کاملترین ومعقولترین دین دانسته است.این رساله در حقیقت همان نامهنگاری محرمانه اینشتین با مرحوم آیتالله العظمی بروجردی است. اینشتین در این رساله «نظریه نسبیت» خود را با آیاتی از قرآن کریم و احادیثی از کتابهای شریف نهج البلاغه و بحارالانوار تطبیق داده و نوشته است که هیچ جا در هیچ مذهبی چنین احادیث پر مغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن نظریه ی پیچیده «نسبیت» را ارائه داده ولی اکثر دانشمندان آن را نفهمیدهاند.
یکی از این حدیثها حدیثی است که علامه مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم (ص) نقل میکند که: «هنگام برخاستن از زمین، لباس یا پای مبارک پیامبر به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود. اما پس از اینکه پیامبر اکرم(ص) از معراج جسمانی باز میگردند مشاهده میکنند که پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف در حال ریختن روی زمین است».اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینه «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد. اینشتین همچنین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیکی اثبات میکند. او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» میداند: E = M.C2 >> M = E /C2
یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره میتواند عینا به تبدیل به ماده و زنده شود.اینشتین در این کتاب همواره از آیت الله بروجردی با احترام و به لفظ «بروجردی بزرگ» یاد کرده واز شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ «حسابی عزیز» یاد کرده است.
نوشته شده توسط : مریم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ